آگهی دهنده

ساخت وبلاگ

خیال تو در غروبهای سرد ، طعم آفتاب را به خانه می آورد ؛

در تمام شبها ی تاریک و وهم انگیز انتظار ،بر دامانِ رویا همچون ماه می چکد ؛
روی رقص شب تابها می نشیندُ ، بر گیسوی خواب ، عطر ملایم نرگس می ریزد ؛
از پنجره ی صبح سَر می کشد ، تقویم پَر پَر شده را پرِ پرواز می بخشد ؛
حروف باران را که با خود آورده بر سَرِ گلدان داوودیُ ،آرزوهای تشنه ی رسیدن می پاشد ؛
همچون آخرین مرغ مهاجر پَر می کشد به سرزمین یاسها، شقایقها، قله ی آوازها
در سکوتی خوش آهنگ ، شیرین تر از شیرینِ فرهاد نگاهم را فتح می کند ؛
سراغِ درخت خزان زده می رود ، چلچله وار ترانه ی بهار می خواند ، سیب می چیند ؛
از سنبله های درو شده ی یاد ،خرمنی از عشق برپا می کند ؛
آنوقت دلم را که تمام شنبه ها را ، از آیینه ی هفته شعر می چیند ، دعوت می کند به مشاعره !

آه که نمی دانی چه لذتی دارد ...چیدنِ تمام کلمات جا مانده در سطرها ، کوچه های دیروز و امروز ،روزها و سالهای نا سروده ی فردا تا شعری شود برایِ مشاعره ای عاشقانه با خیال تو ...

آگهی دهنده...
ما را در سایت آگهی دهنده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مهدی گوگوچانی tejara بازدید : 161 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1391 ساعت: 11:18

مادرم


امروز در زمينه ذهن

هواي نوشتن مساعد بود

اين را از آوار چشمهايم فهميدم

كه يكريز

پس از لرزه هاي دلم مي باريد

آگهی دهنده...
ما را در سایت آگهی دهنده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مهدی گوگوچانی tejara بازدید : 177 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1391 ساعت: 11:18


اي زينب !اي زبان علي در كام!

با ملت خويش حرف بزن!

اي زن! اي كه مردانگي در ركاب تو جوانمردي آموخت....

اي زبان علي در كام!

اي رسالت حسين بر دوش!

اي از كربلا مي آيي و پيام شهيدان را در ميان هياهوي

هميشگي قداره بندان و جلادان

همچنان به گوش تاريخ مي رساني.

زينب با ما سخن بگو

مگو كه بر شما چه گذشت!

مگو كه در آن صحراي سرخ چه ديدي!

مگو كه جنايت آن جا تا به كجا رسيد!

مگو كه خداوند آن روز

عزيزترين و پرشكوهترين ارزش ها و عظمت هايي را كه آفريده است

يك جا در ساحل فرات و بر ريگزارهاي تفتيده ي بيابان طف

چگونه به نمايش آورد و بر فرشتگان عرضه كرد

تا بدانند كه چرا مي بايست بر آدم سجده كنند...؟

آري زينب !

مگو كه در آنجا بر شما چه رفت!

مگو كه دشمنانتان چه كردند...دوستانتان چه كردند....؟

آري اي "پيامبر انقلاب حسين"

ما مي دانيم ...ما همه را شنيده ايم....!

تو پيام كربلا را پيام شهيدان را به درستي گزارده اي

تو شهيده اي هستي كه از خون خويش كلمه ساختي

همچون برادرت كه با قطره قطره ي خون خويش سخن مي گفت.

اي كه از باغ هاي سرخ شهادت مي آيي

و بوي گل هاي نو شكفته ي آن ديار را در پيرهن داري

اي دختر علي

اي كه قافله سالار كاروان اسيراني

ما را نيز در پي اين قافله با خود ببر!


آگهی دهنده...
ما را در سایت آگهی دهنده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مهدی گوگوچانی tejara بازدید : 152 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1391 ساعت: 11:18


السلام علي اسير الكربات و و قتيل العبرات

سلام بر مبتلاي به غم هاو غصه ها و كشته اشكها و گريه ها !

سلام بر كسي كه آگاهي و هدايت مردم را به بهاي رنج و محنت خويش برگزيد..

***

ساقي بيا كه شاهد رعناي صوفيان

ديگر به جلوه آمد و آغاز ناز كرد


اين مطرب از كجاست كه ساز عراق ساخت

و آهنگ بازگشت ز راه حجاز ساخت..

***

تو اي حسين !

با تو چه بگويم؟

"شب تاريك و بيم موج و گردابي چنين هائل"

و تو اي چراغ راه..اي كشتي رهايي

اي خوني كه از آن نقطه صحرا مي جوشي

و در بستر زمان جاري هستي

و بر همه ي نسل ها مي گذري

و هر زمين حاصلخيزي را سيراب خون ميكني

و هر بذر شايسته را در زير خاك مي شكافي و مي شكوفاني

و هر نهال تشنه اي را به برگ و بارحيات و خرمي مي نشاني

اي آموزگار بزرگ شهادت !

برقي از آن نور را

بر اين شبستان سياه و نوميد ما بيفكن .

قطره اي از آن خون را

در بستر خشكيده و نيم مرده ي ما جاري ساز!

و تفي از آتش آن صحراي آتش خيز را

به اين زمستان سرد وفسرده ي ما ببخش..

اي كه "مرگ سرخ"را برگزيدي

تا عاشقانت را از "مرگ سياه"برهاني

تا با هر قطره ي خونت

ملتي را حيات بخشي وتاريخي را به تپش آري

و كالبد فسرده ومرده عصري را گرم كني

و بدان جوشش وخروش زندگي و عشق واميد دهي!

ايمان ما

ملت ما

تاريخ فرداي ما

كالبد زما ن ما

"به تو و خون تو محتاج است"

*دكتر علي شريعتي*

آگهی دهنده...
ما را در سایت آگهی دهنده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مهدی گوگوچانی tejara بازدید : 171 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1391 ساعت: 11:18

داشتم درس ميخوندم....

نميدونم چه ربطي با خودم و اين يه بيت شعر پيدا كردم احساس ميكنم كسي با رفتارش باعث شده كه

در ناخودآگاهم اين حس به وجود بياد...!!!؟؟؟

چه زيانستش از آن نقش نفور

چون كه جانش غرق شد در بحر نور.

.

.

.

به هر حال هستن كساني كه....بگذريم :

گر قهر كني سزاي آنم

ور لطف كني سزاي آني


صد دل بايد به هر زمانم

تا تو ببري به دلستاني

عطار

فداي "خدا"


نه من اوفتاده تنها
به کمند آرزویت
همه کس سرِ تو دارد
تو سر کدام داری؟؟



آگهی دهنده...
ما را در سایت آگهی دهنده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مهدی گوگوچانی tejara بازدید : 168 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1391 ساعت: 11:18

دستانت بهشت امن من است....

بگذار خدا هم حسادت كند وقتي كنارت در بهشت امنم ،پيچيدن بوي كيك سيب و دارچين توي

خانه و كيف جرعه جرعه خوردن چاي تلخ با تو هم مي شود بهانه هاي كوچك خوشبختي ما..

بگذار خدا بهشت هاي نسيه اش را نگه دارد براي بنده هاي لوسش...

من به بهشت خود قانعم ارديبهشتي من!! 

آگهی دهنده...
ما را در سایت آگهی دهنده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مهدی گوگوچانی tejara بازدید : 178 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1391 ساعت: 11:18

كاش رفتگان تاريخ هم برمي گشتند

كاش آيندگان را مجال وصالي بود

شايد ما غربت نشينان شهر غيبت هم شاهد مي شديم آنگاه كه محمد با گلوي خسته از گذر سالها

مرتضي را تصنيف كرد...

غدير فقط آبگيري خشك نيست...

غدير خاطره تشيع است كه نيمه شب ها وسحر گاهان ذكر نام علي و فرزندانش را تداعي مي كند..

غدير بر همگان مبارك


 

آگهی دهنده...
ما را در سایت آگهی دهنده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مهدی گوگوچانی tejara بازدید : 170 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1391 ساعت: 11:18

 
تقديم به دوستم ع.ش كه صفاي باطنش بي مثال است
 
زندگی با همه‌ی وسعت خویش

محفل ساکت غم خوردن نیست

حاصلش تن به جزا دادن و افسردن نیست

زندگی خوردن و خوابیدن نیست

زندگی جنبش  جاری شدن است

از تماشاگه آغاز حیات تا به جايی که خدا میداند...
سهراب سپهري
آگهی دهنده...
ما را در سایت آگهی دهنده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مهدی گوگوچانی tejara بازدید : 185 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1391 ساعت: 11:18

منم كوروش:

پسر بهشت در اوستا

سيروس در تورات

سايروس در انجيل

ذوالقرنين در قرآن

نخستين شاه جهان،اولين داد گستر گيتي،پدر ايران زمين

۷ آبان ماه ،ميلاد كوروش كبير،فرخنده باد 

 

 

آگهی دهنده...
ما را در سایت آگهی دهنده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مهدی گوگوچانی tejara بازدید : 190 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1391 ساعت: 11:18

الهي وربي وسيدي

هر لحظه کمکم کن تا نفسم را به قربانگاه درگاهت عرضه کنم

 

و تو قربانی شدن و نلرزیدن و نلغزیدن را عنایت فرما

 

آگهی دهنده...
ما را در سایت آگهی دهنده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مهدی گوگوچانی tejara بازدید : 145 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1391 ساعت: 11:18